اتاق داستان

داستان کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی به همراه تلفظ جملات در فایل صوتی


? ترجمه داستان کوتاه «کیف پول گم شده»

?KATYA DUFT: The Missing Wallet
Their first date went swimmingly*. She hugged him often.
Suddenly he couldn’t find his money. He blushed* and let her know. She rolled her eyes, tossed* some bills on the counter*, and left.
Outside she took a wallet out of her purse, removed cash and cards, then threw it away.

?کیف پول گم شده
اولین قرار ملاقاتشان آرام و خوب پیش رفت*. دختر زیاد او را در آغوش می‌گرفت. ناگهان پسر هرچه جستجو کرد، نتوانست پول‌هایش را پیدا کند. از خجالت صورتش سرخ شد* و موضوع را به دختر گفت. دختر با تعجب و ناراحتی چشمانش را گرداند، چند اسکناس روی پیشخوان* انداخت* و رفت. بیرون از آنجا، دختر از داخل کیف دستی اش یک کیف پول درآورد، پولها و کارت‌ها را از آن بیرون آورد و سپس کیف را دور انداخت.


? ترجمه داستان کوتاه «حفره‌ها»

?ALISON CARROLL: Holes
At first I was numb. I began to notice them two weeks later:The hole across the morning breakfast table; The hole in the recliner facing the television; The hole on the left side of our bed at night. I wanted to fall in. Years later, they sometimes still appear.

? حفره‌ها
اولش چیزی نمی‌فهمیدم. بعد از دو هفته کم کم متوجه حضورشان شدم: حفره‌ی آن طرف میز صبحانه؛ حفره‌ی روی صندلی راحتی جلوی تلویزیون؛ حفره‌ی سمت چپ تخت خواب شبمان. میخواستم داخلشان بیفتم. سالها گذشته و هنوز گاهی آنها را می‌بینم.


? ترجمه داستان کوتاه «ترس از تاریکی»

JACEK WILKOS: Fear of the Dark?

Every night she pulled the curtains, covering the windows tightly. She put a blanket under the door so not even the dimmest light could get in. She slept in complete blackness.
She wasn’t afraid of the dark, but of the thin line between light and shadow, which spawned eerie shapes.

دختر هر شب پرده ها را می‌کشید و پنجره ها را کاملِ کامل می‌پوشاند. زیرِ در یک پتو می‌گذاشت تا حتی ضعیف ترین نور هم نتواند وارد شود. در سیاهی کامل می‌خوابید. دختر از تاریکی نمی‌ترسید، بلکه از خط باریک میان نور و سایه می‌ترسید که شکل های عجیب و ترسناکی به وجود می‌آورد.


? JENNY LOGAN: London, 1992
“I don’t beg blokes. If you’re leaving, I’ll help you pack.” Emma took what she overheard from the next table as advice. She stubbed out her cigarette. “New rule,” she wrote in her notebook. “Ten minutes maximum. Time’s up.” She ripped the page out and left it under the ashtray.

تلفظ جملات، نکات گرامری و ساختاری

«من به مرد جماعت التماس نمیکنم. اگه میخواهی بری بهت کمک می کنم چمدون‌هات رو ببندی.» اِما به این جمله ها که از آدمهای پشت میز کناری شنیده بود به چشم نصیحت نگاه کرد. سیگارش را روی جاسیگاری فشار داد و خاموش کرد. «قانون جدید» در دفتر یادداشتش نوشت «حداکثر ۱۰ دقیقه. وقتت تمام شد.» برگه را محکم از دفترش پاره کرد و آن را زیر جاسیگاری گذاشت و رفت.


تماس از مردگان

اثری از یکی از همراهان عزیز و خوش ذوق ما در اینستاگرام @mousavi20009

? ۴. BOB THURBER: Stop looking at your phone, waiting for the dead to call

This is not a bar. This is not a place to linger. People come and go rather quickly. Usually they’re in a hurry. Occasionally, one might require a moment to recalibrate, to adjust to sudden loss, the vanishing of someone very dear, very special. Before resettling into stabilized day-to-day sorrow.

? در انتظار تماس کسانی که از دنیا رفته اند به گوشیت نگاه نکن (۱۰ شهریور، ۱۴۰۱)

اینجا مشروب فروشی نیست. جای بی دلیل توقف کردن نیست. آدمها نسبتا سریع می آیند و میروند، معمولا عجله دارند. گاهی ممکن است کسی به لحظه ای زمان احتیاج داشته باشد تا خودش را دوباره تنظیم کند، خودش را با از دست دادن ناگهانی کسی، ناپدید شدن شخصی بسیار عزیز و بسیار خاص وفق بدهد. قبل از اینکه دوباره شروع کند به زندگی کردن در یک اندوه روزانه و بدون تغییر.

تلفظ جملات، نکات گرامری و ساختاری


اثری از یکی از همراهان عزیز و خوش ذوق ما در اینستاگرام

? ۳. CASEY LAINE: Winter’s Child

۱. In a hole in the ground, there lives a child. 2. Winter’s seed, immune to the cold. 3. When spring rains down, instead of drowning, she absorbs. ۴. Shrugging out of her outgrown coat, she stretches– fingers up and up, toes down, down– ۵. and raises her green head to smile at the sun.

? فرزند زمستان (۵ شهریور ۱۴۰۱)

۱. درون سوراخی داخل زمین، کودکی زندگی می‌کند. ۲. بذر زمستانه، مقاوم در برابر سرما.۳. وقتی بهار می‌بارد، به جای خفه شدن زیر آب، او آب را به خود جذب می‌کند. ۴. بعد از اینکه با حرکت دادن بدنش، از پوسته‌اش که حالا دیگر برایش کوچک شده، بیرون می‌آید، حرکات کششی روی بدنش انجام می‌دهد. انگشت‌های دستش بالا و بالاتر می‌روند و انگشت‌های پایش، پایین و پایین‌تر. ۵. و سر سبز رنگش را بالا می‌آورد تا به خورشید لبخند بزند.

تلفظ جملات، نکات گرامری و ساختاری


Daphne

اثری از یکی از همراهان عزیز و خوش ذوق ما در اینستاگرام

? ۲. CMF WRIGHT: Daphne

(۱) “Daphne, dear daughter,” said the river god, “I made a magic amulet to protect you.” (2)”What does it do?” (3)”It’s voice activated. (4)When you are in danger, say the word ‘Tree’, and you will instantly transform into a strong and impervious laurel tree.” (5)”And what do I say to change back?”

۲. دافنه (۳ شهریور ۱۴۰۱)

(۱) خدای رودخانه ها گفت: “دافنه، دختر عزیزم، من یک گردنبند جادویی برای تو ساخته ام تا از تو مراقبت کند.”(۲) دافنه پرسید: “آن گردنبند چه کاری انجام میدهد؟” (۳) گفت: “این گردنبند با صدا به کار می افتد. (۴) وقتی در معرض خطری قرار گرفتی بگو “درخت” و بعد از آن بلافاصله به یک درخت برگ بوی قوی و نفوذناپذیر تبدیل میشوی“. (۵)دافنه پرسید:” و برای اینکه به حالت قبل برگردم باید چه بگویم؟”

تلفظ جملات، نکات گرامری و ساختاری


? ۱. TOSHIHISA NIKAIDO: Life Outside Boxes

Glancing over her room, Itsumi wondered if it was too late. Her entire life, fifty-three years, fit into sixteen mid-sized cardboard boxes. She didn’t believe her life would have been better with more boxes; she merely noticed that no one was there to help carry them to the donation center[www.fiftywordstories.com]

۱. زندگی بیرون از جعبه ها (۲ شهریور ۱۴۰۱)

ایتسومی نگاه سریعی به دور و بر اتاقش انداخت و با خودش فکر کرد که آیا خیلی دیر شده یا نه. تمام زندگی او، پنجاه و سه سال، توی شانزده کارتون اندازه متوسط جا شده بود. باورش این نبود که اگر تعداد جعبه ها بیشتر بود زندگی بهتری میداشت. تنها چیزی که متوجه شد این بود که کسی اونجا نبود تا بهش کمک کنه تا اون جعبه ها رو به مرکز خیریه ببره.

تلفظ جملات، نکات گرامری و ساختاری


 

14 نظر برای “اتاق داستان

  1. استاد دلفروز ارجمند
    با سلام و عرض ادب
    آموزش های رایگان شما نشان از شخصیت غنی و زیبای شما دارد، بسیار سپاسگذار شما هستم، واقعا مفید و کارآمد هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *